این روزها دارى سعى میکنى صحبت کنى.
وقتى سعى میکنى حرف بزنى واقعا خوردنى میشى و قند توى دل من و بابا آب میکنى.
بابا وقتى که از سر کار میاد بغلت میکنه و سعى میکنه باهات حرف بزنه و مدام ازت میپرسه امروز چه کار کردى و تو هم که اکثرا فرار میکنى.
حالا چند تا از کلمات با نمکى که میگى رو اینجا برات مینویسم:
بُخ: بخورم یا بخور
بِخ: بخوابم
میخ: میخوام
خوابَّ: خوابیده
مى مى: بینى
پُشت و گاهى پُش: پاشو
لُ لُ: شکلات
لو لو: هلو
دُجه: گوجه
دوجه: جوجه
دُدک: اردک
مىو: گربه ( براى گفتن میو به طرز با نمکى زبونتو توى دهنت میچرخونى)
خَمّا: حمام
آپ: آب ( کلا به آب خوردن و به رودخونه و به دریا و .... میگى آپ)
نوو : نون
نووو: هندونه
تَدی: ته دیگ ( عاشقشى)
سلام خانمی
خوشحالم که بعد از این همه زحمت به آرزو و هدفت رسیدی.
منم از اهواز برای درمان تهران می رم . پیش خانم دکتر عارفی . امروز اولین روزی است که می خوام تزریق سینافکت یا همون سوپرفکت را شروع کنم . نمی دونستم ساعت دقیقی برای تزریق داره یا نه ؟ این بود که با وب لاگ شما آشنا شدم .
برایت آرزوی سلامتی و شادی دارم .
سحر جون با تمام وجود برات آرزوی موفقیت می کنم.