عزیز مامان

سلام گل مامان

امروز ( که میشه در حقیقت دیروز) رفتم و نوار قلب تو  رو گرفتم.

اول دکتر گفت نى نى خیلى کم حرکت کرده ... چون توى نیم ساعتى که دستگاه بهم وصل بود شما فقط یک تکون داشتى.

 راستش صبح قبل از اینکه برم براى نوار قلب، رفتم براى آزمایشات بانک خون بند ناف و به همین خاطر زیاد صبحانه نخوردم. شاید دلیل کم تحرکى شما هم همین بوده.

خلاصه نتیجه رو برداشتم و رفتم سراغ دکتر خودم. 

دکترم بعد از دیدن جواب همون حرف دکتر قبلى رو تکرار کرد، با این تفاوت که این دفعه روى حرکات جنین تاکید نداشت فقط مى گفت ممکنه مشکلى وجود داشته باشه و مجبور بشیم به باردارى خاتمه بدیم ...........

این حرف رو که زد حسابى ترسیدم چون بدترین برداشت رو داشتم. فکر کردم منظورش مشکل قلبى هست و خاتمه باردارى یعنى زبونم لال سقط.

قرار شد روز بعد دوباره نوار قلب بگیرم.

اما تا برسم خونه هزارتا فکر ناجور به سرم زد ....... واقعا تحمل هیچ پیشامد ناگوارى رو ندارم.

دیگه بعد از ناهار کلى سرچ کردم و متوجه شدم اوضاع به اون وخامتى که من فکر مى کنم نیست.

کمى بهتر شدم. شب هم با بابا صحبت کردم و مثل همیشه خیلى بابا آرومم کرد. 

ناز دلم از صبح تا حالا حواسم به حرکاتت هست .

امیدم به فرداست که ایشالا یه صبحانه خوب بخورم تا حرکاتت طبیعى تر بشه.

کوچولوى مامان مواظب خودت باش گلم.

به امید خبرهاى خوب .............


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد